2-1-5 وظایف حکومت اسلامی
فصل دوم: ساختار حکومت اسلامی در قرآن
2-1 انواع حکومتها
2-1-1 حکومتهای استبدادی و خودکامه
2-1-2 حکومت دموکراسی
2-1-3 حکومت اسلامی وویژگی های آن
2- 1- 3- 1 ویژگی های ثابت حکومت اسلامی
2- 1 – 3- 1- 1 حاکم اسلامی
2- 1- 3- 1- 1- 1 دلائل ولایت فقیه
2-1-3-1- 1- 2 شرایط رهبری
2-1-3-1 - 1-3 اختیارات ولی فقیه
2- 1-3- 1- 2 استقرار عدالت اجتماعی
2-1-3 -1 -3 حفظ وتأمین استقلال همه جانبه
2-1- 3- 2 ویژگی های متغیر حکومت اسلامی
2- 1- 3- 2- 1 اصل شورای رهبری وولایت فقیه
2-1-3-2-2 تفکیک قوا
2 -1-4 اهداف حکومت اسلامی
- محبت و دوستی؛[1]
3- ناصر و یاور بودن؛ (پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یاور مؤمنین است، اشتباه است) زیرا در غیر اینصورت، یا مردم یاور پیامبرند و یا او و مردم، یاور دینند و یا خداوند، یاور او و مردم دیندارا است.[2]
4- از جهت اعتقاد گفته میشود: (فلان ولیّ فلان- هم عقیده و هم سوگند اوست).[3]
بنابراین معنی ولیّ بودن خدا و رسول برای مسلمین در این آیه، این است که خدا و رسول از هر نظر حق تصرّف در امور و شئور مسلمین را دارند.[4]
فقیه:
فقیه از نظر لغوی، از واژهی «فقه» گرفته شده و به معنای دانش مردی که چیره میشود و بر او دانایی و علم فقه غالب میآید است، پس این مرد، فقیه است و این غلبهی علم فقه، زمانی است که بفهمد.[5] همچنین به معنای مرد دانا به چیزی و کسی که حدیثی را میفهمد، چون میداند، است[6]
فقیه در اصطلاح علوم اسلامی، به معنای مجتهد و متخصص در علم فقه به کار رفته است. بنابراین، فقیه به کسی میگویند که قادر به استنباط احکام شرعی فرعی از منابع فقه اسلامی که عبارتند از قرآن، سنّت، اجماع و عقل باشد.[7]
ولیّ فقیه:
فقیهی که دارای شرایط رهبری در عصر غیبت امام معصوم( علیه السلام) است، برای تشکیل حکومت و اجرای قوانین الهی و پیشگیری از تحریف اسلام ناب، همان مسئولیتی را عهده دار است، که امامان معصوم( علیه السلام) در عصر حیات و حضورشان عهده دار آن بوده اند..[8]
[1]- همان، ج6، ص5.
[2]- همان، ج6، ص6.
[3]- همان، ج6، ص13.
[4]- محمد جواد، نجفی خمینی، تفسیر آسان، تهران، انتشارات اسلامیه، 1389ق، ج4، ص198.
[5] -محمدبن مکرم،ابن منظور،همان، ج13، ص522.
[6] -خلیل ابن احمد،فراهیدی، همان،ج3، ص370.
[7] - محمد رضا،شب خیز،اصول فقه دانشگاهی، چاپ چهارم، بی جا ، انتشارات کتاب آوا، 1392.
[8]محمد، محمدی ری شهری، رهبری در اسلام،چاپ اول، قم: انتشارات دارلحدیث، 1375، ص36.
-1-2 حکومت دموکراسی:
حکومت مردم بر مردم را دموکراسی مینامیدند، در اصطلاح قرون اخیر نیز عبارت است از حکومت مردم بر مردم و این مطلب با حکومت نمایندگان اکثریت تحقق میپذیرد و اداره امور حکومت در اختیار اکثریت آراء مردم میباشد که طبق قانون، حق به رأی دادن دارند و میتوانند حاکم یا رئیس را با آراء خود انتخاب کنند. با اینکه به نظر علمای علم الاجتماع و سیاسیون، بهترین نوع حکومتها، حکومت دموکراسی است، ولی متأسفانه تاکنون حکومت دموکراسی به طور کامل در هیچ جامعهای به تحقّق نرسیده است.[1]
برخی نویسندگان، دموکراسی را شکلی از حکومت میدانند که به تفکیک از حکومتهای فردی یا گروهی دلالت دارد و مردم در آن فرمان میرانند. در حقیقت، جوهره این نگرش به دموکراسی، مشارکت مردم در تصمیمات سیاسی است و ایدئولوژی و شیوه در آن مطرح نیست. طبیعی است این نگرش به دموکراسی در چارچوبهای مختلف فرهنگی و فلسفههای سیاسی قابل اجرا میباشد.[2]
در مورد حکومت شورایی و به اصطلاح، حکومت مردم بر مردم نیز بعضی از اشارات در قرآن دیده میشود، هرچند به طور کامل همانند آنچه امروز به این عنوان شناخته میشود، نیست. در آیهای از قرآن آمده است که: «قَالَتْ یَأَیهَُّا الْمَلَؤُاْ افْتُونىِ فىِ أَمْرِى مَا کُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتىَ تَشهَْدُون»[3] «(سپس) گفت: ای
در رابطه با بردگی جامعه و بدبختی مردم در حکومت استبدادی، در قرآن کریم به داستان ملکهی سبأ اشاره شده است: «قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُواْ قَریهً افْسَدُوهَا وَ جَعَلُواْ أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَ کَذَالِکَ یَفْعَلُون»[4] «گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقهی آبادی شوند آن را به فساد و تباهی میکشند و عزیزان آنجا را ذلیل میکنند، (آری) کار آنان همینگونه است.»
جمله «کَذَالِکَ یَفْعَلُون» بعد از جملات «افْسَدُوهَا وَ جَعَلُواْ أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً» اصل وقوع و استمرار آن را میرساند و معنایش این است که: این رفتار از پادشاهان همیشگی و مستمر است، (این طور نیست که نسبت به کشور ما رفتارشان طور دیگری شود.)[5]
هنگامی که ملکهی سبأ از طرفی دریافت که قوای مملکتی آماده پیکارند و از جهتی که خودش میدانست اولاً: بر حق نیست و ثانیاً: در مقابل قدرت و حشمت سلیمان(علیهالسّلام) قدرت پیکار را ندارد، لذا با بیانی مقنع در پاسخ قوای کشوری گفت: براستی که هرگاه پادشاهان داخل شهر بشوند خطر بزرگ دارد. اولاً: آن شهر را به نحوی به نابودی میکشانند که اثری از آن باقی نخواهد ماند. ثانیاً: افراد عزتمند آن شهر را ذلیل مینمایند «وَ جَعَلُواْ أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً» آری پادشاهان، اینگونه اعمال را انجام میدهند «کَذَالِکَ یَفْعَلُون». پس باید فکر دیگری کرد و تصمیم دیگری گرفت.[6]
فصل دوم:ساختار حکومت اسلامی در قرآن
دراین فصل ، پس ازبررسی انواع حکومت ها ، ساختاراجمالی حکومت اسلامی ( ویزگی های ثابت ومتغیرحکومت اسلامی درقرآن ) ، اهداف ووظایف آن مورد بحث قرارمی گیرد .
2-1 انواع حکومت ها
حکومتهایی که در گذشته و حال در جهان وجود داشته و دارد، شکلهای گوناگونی دارد. ولی اصولاً آن حکومتها را میتوان به سه گونه تقسیم نمود:
1- حکومتهای استبدادی و خودکامه؛
2- حکومتهای دموکراسی (حکومت مردم بر مردم)؛
3- حکومت اسلامی (الهی)
2-1-1 حکومتهای استبدادی و خودکامه:
این نوع حکومت، بر اساس حاکمیت فرد یا گروه خاصی بنا شده است که سر از استبداد و بهرهکشی بیرون میآورد و نتیجه آن، بردگی جامعه و بدبختی و سیهروزی مردم آن جامعه است، مانند حکومت
شاهان مستبد، یا حکومت حزبی کوچک مانند حکومت دیکتاتوری کمونیستها در شوروی سابق. در این نوع حکومت، اراده مردم در اداره مملکت هیچگونه نقشی ندارد، مصالح آنها نادیده گرفته میشود، بلکه معیار، تأمین منافع دیگر زورمندان است که با توسل به زور بر اکثریت مردم مسلط شدهاند.[7]
در چنین نظامی، فرد با زور سرنیزه و اسلحه حاکمیت خویش را بر مردم تثبیت کرده و خود را در رأس قوای سهگانه (مقننه، مجریه، قضاییه) قرار داده و خود مبدأ تمام قوای سهگانه مذکور میگردد و کسی حق اعتراض و انتقاد را ندارد. زیرا انتقاد کردن همان و سر به روی دار رفتن همان. در این نظام، حکومت موروثی است.
همانگونه که دریا را در ظرف نتوان گنجاند در این مختصر هم نمیتوان تمام اعمال شاهان را بیان نمود. چندی از خصلتهای شاهان در این نظام عبارتند از:
1- تفرقه انداز و جدایی افکنند،
2- کشندهی بیگناهانند،
3- فساد انگیز و فتنه آفرینند،
4- مسرف و اسرافکارند،
5- میرانندهی حقّند و احیا و زنده کنندهی باطل و...[8]
حکومتهای دیگری هم دارای شباهتهایی با حکومتهای استبدادی هستند، حکومت اشرافی، ثروتمندان، سرمایهداری و سوسیالیستی.
[1]- جعفر، خوشنویس، (تنظیم و نگارش متن عربی)، مبانی حکومت اسلامی (موضوع: بحثهای آیتالله جعفر سبحانی)، داوود، الهامی، (ترجمه و نگارش فارسی)، قم: نشر مؤسسه ملی و فرهنگی سیدالشهداء(ع)، 1370، صص90-89.
[2]- معاونت پژوهش (گردآوری)، مردمسالاری دینی و نظریه ولایت فقیه، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388، ص20.
[3]- نمل(27)آیه 32.
[4]- نمل(27)آیه 34.
[5]- محمدحسین، طباطبایی، همان، ج15، ص514.
[6]- محمد جواد، نجفی خمینی، همان، ج15، ص60.
[7]- محمد، محمدی اشتهاردی، ولایت فقیه ستون خیمه انقلاب اسلامی، تهران: نشر مطهر، 1388، صص121-116.
[8]- حسین علی، قاسمزاده، ضرورت حکومت خصوصاً حکومت اسلامی، بیجا: بینا، بیتا، صص112-103.
اسلام:
از نظر لغوی، از واژهی «سلم» گرفته شده و به معنای صلح و ترک جنگ (یا به احتمال اینکه از طریق خواندن مقابل، به این که خدا امر به صلح و منع از جنگ را قرار داده است و یا خبر دادن از اینکه خدا صلح را قرار داده و منع از جنگ کرده است).[1] همچنین به معنای تسلیم امر خدا بودن و اطاعت خدا را کردن و قبول کار خداست.[2]
اسلام از نظر اصطلاحی، بر شریعت پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) اطلاق شده است.[3]
ولیّ:
از نظر لغوی از واژهی «ولی» گرفته شده و به معنای صاحب نعمتها بودن است[4] و همچنین در اسماء خداوند متعال، همان ناصر و یاری کننده است. قولی هم است که مراد از ولیّ را، متولّی و عهدهدار بودن امور عالم و خلائق که قائم به اوست، بیان میکند.[5]
ولیّ از نظر اصطلاحی، دارای معانی بسیاری است:
1- مالکیّت تدبیر امر و قضاوت بر سفیه، صغیر و مجنون؛[6]
1-9 ساختار پژوهش:
این تحقیق در سه فصل تنظیم شده است. فصل اول شامل کلیات و مفاهیم میباشد. فصل دوم با عنوان ساختار حکومت اسلامی در قرآن، به معرفی حکومتهای اسلامی ، استبدادی و دموکراسی پرداخته است و از اهداف، ویژگیها و وظایف حکومت اسلامی سخن به میان آورده است. در فصل سوم امتیازات حکومت اسلامی در قرآن همچون مشروعیت، مردمی بودن، آزادی، خدمتمداری و... مورد دقت نظر واقع شده است.
گفتار دوم: مفهوم شناسی
حکومت:
از نظر لغوی از واژهی «حکم» گرفته شده و به معنای محکم گردیدن کار، محکم و استوار بودن، مالک شدن در مال و داوری است.[7] همچنین به معنای بازگردانیدن انسان از ظلم و خراش یا طلب دیّت جراحاتی است که در آنها، دیهی معلومی نیست.[8]
حکومت از لحاظ اصطلاحی ،قدرت سیاسی است که امر ونهی می کند ،قانون گذاری وسیاست گذاری واجرا را برعهده دارد و مسئولیت قضاوت و برقراری نظم وامنیت رابردوش می کشد.[9]
1-5 سئوالات پژوهش:
سئوال اصلی:
ویژگیهای حکومت اسلامی در قرآن کدام است؟
سئوالات فرعی:
1- ساختار حکومت اسلامی در قرآن چگونه است؟
2- امتیازات حکومت اسلامی در قرآن چیست؟
1-6 فرضیه پژوهش:
حکومت اسلامی با داشتن برخی ویژگیها (الهی بودن ومردمی بودن) از سایر حکومتها ممتاز شده و بهترین نوع حکومت است.
1-7 روش پژوهش:
روشی که محقق در نوشتن این تحقیق از آن بهره گرفته است، روش تحلیلی-توصیفی است.
1-8 محدودیت و مشکلات پژوهش:
محدودیت فرصت زمانی برای نوشتن طرح و متن تحقیق پایانی نویسی و مشکل عدم دسترسی آسان به تایپیست از محدودیّات و مشکلات این تحقیق پایانی است.
امتیاز است.
1-3 اهداف و فوائد پژوهش:
در این تحقیق سعی شده است ویژگیهای حکومت اسلامی به طور اجمالی، با ذکر دلایلی از قرآن کریم بیان شود. همچنین با اثبات حکومت دینی و بیان تفاوتهای آن با حکومتهای دیگر (دموکراسی و استبدادی)، از شبهات وارده در اینباره کاسته شود تا فرصتی برای بهانه جویی دشمنان حکومت دینی باقی نماند.
1-4 پیشینه پژوهش:
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که بانی حکومت اسلامی هستند در زمان ایشان برخی به مقابله با حکومت ایشان میپرداختند و در زمان غیبت کبری این مخالفت را به اوج رساندند. قرآن کریم، نخستین کتابی است که راجع به این موضوع، آیاتی بیان کرده است. از کتابهای دست اوّل کلامی شیعه و سنّی، کتاب تجرید الاعتقاد از خواجه نصیرالدین طوسی و کتاب تاریخ یعقوبی از احمدبنیعقوب است. دو کتاب جدید هم مثل کتاب حکومت دینی (پرسشها و پاسخها)، تألیف حمیدرضا شاکرین است که از جمله بخشهای آن، تعریف حکومت دینی، حکومت دینی و مقتضیات زمان و مشروعیت و مقبولیت حکومت اسلامی است. همچنین کتاب حاکمیت دینی، تألیف عبدالله ابراهیم زاده است که بخشهای آن، دین و حکومت اسلامی، ولی فقیه و رهبری و مرجعیت است. این دو کتاب علاوه بر امتیازات و معتبر بودن، امتیازات و ویژگیهای حکومت اسلامی را نیز به طور اجمالی (طبق آیات قرآن) نیاورده و غیر تفسیری هستند. این تحقیق پایانی به دلیل مباحث جامعتر نسبت به کتب دیگر و تفسیری بودن، دارای
[1]- محمد بن مکرم، ابن منظور، همان، ج12، ص289.
[2]- خلیل بن احمد، فراهیدی، همان، ج7، ص265.
[3]- فقیه، دامغانی، الوجوه و النظائر، ج1، بیروت: دار العلم لاعلایین، 1390ق، ص246.
[4]- خلیل بن احمد، فراهیدی، همان، ج8، ص365.
[5]- محمد بن مکرم، ابن منظور، همان، ج15، ص407.
[6]- محمد حسین، طباطبایی، تفسیر المیزان، محمد باقر، موسوی همدانی(مترجم)، ج3، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374، ص236.
[7]- محمد بن مکرم، ابن منظور، لسان العرب، ج12، بیروت: نشر دار صادر، چاپ سوم، 1414ق، ص140.
[8]- خلیل بن احمد، فراهیدی، کتاب العین، ج3، قم: انتشارات هجرت، چاپ دوم، 1410ق، ص66.
[9]- احمد ،واعظی ،حکومت دینی،حسین ،شفیعی(ویرایش)،چاپ دوم ،قم: نشرمرصاد ،1380، ص 20.
گفتار اول: کلیات
1-1 تعریف مسئله:
حکومت اسلامی که به معنای حکومتی هماهنگ با تعالیم دینی و عدم ناسازگاری با آموزههای دینی است، یکی از بزرگترین نیازهای بشر بوده است. لذا بحث حکومت اسلامی، یکی از اساسیترین مباحث، در حوزه اندیشه دینی به حساب میآید. بنابراین مردم، با تصوّر صحیحتر و دقیقتر از حکومت اسلامی و آگاهی از ویژگیهای آن، میتوانند در مقابل مکاتب و نظریّات مخالف به دفاع از این ارزش اسلامی بپردازند.
1-2 اهمیت و ضرورت پژوهش:
عدم آگاهی از ویژگیهای حکومت اسلامی، سبب سکوت در مقابل شبهات وارده در این موضوع شده است. از طرف دیگر، امتیاز حکومت دینی (با شواهد و دلایلی از قرآن کریم) بر حکومتهای دیگر روشنتر و موجب حفظ آن خواهد شد.
فصل اول:کلیات و مفهوم شناسی
گفتار اول: کلیات
1-1 تعریف مسئله
1-2 اهمیت و ضرورت پژوهش
1-3 اهداف و فواید پژوهش
1-4 پیشینه پژوهش
1-5 سئوالات پژوهش
1-6 فرضیه پژوهش
1-7 روش پژوهش
1-8 محدودیت و مشکلات پژوهش
1-9 ساختار پژوهش
گفتار دوم: مفهوم شناسی
حکومت
اسلام
معنویّات، تعلیم و تربیت، مردمی بودن، تضمین آزادیهای معقول، خدمتمداری، نگرش ابزاری به قدرت، مساوات در برابر قانون و حکومت واحد جهانی میباشد.
کوتاهی در شناخت ویژگیهای حکومت اسلامی، زمینه ساز تحقّق اهداف پلید مخالفان شده است؛ بنابراین با بیان جامعتر ساختار حکومت دینی (با ذکر دلایلی از قرآن) اهداف زشت دشمنان فرو پاشیده خواهد شد. رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بانی حکومت اسلامی در جهان هستند حکومت اسلامی بهترین نوع حکومت در میان انواع حکومتها در جهان است.
مقدمه:
حکومت اسلامی به معنای حکومتی هماهنگ با تعالیم دینی و عدم ناسازگاری با آموزههای دینی است. برخی در تلاشند تا با شبههافکنی سبب تردید و یا انکار این اصل شوند، لذا ضروری است تا با شناخت ویژگیهای این اصل، سعی در دفاع از این عقیده شود. خصوصیات جامعهی اسلامی به طور اجمالی با ذکر دلایلی از قرآن کریم و امتیازات آن از حکومتهای دیگر، جهت اثبات حکومت اسلامی است. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بنیانگذار حکومت اسلامی هستند و در زمان غیبت کبری، ولی فقیه حاکم اسلامی هستند. حکومت دینی با داشتن برخی ویژگیها ( الهی بودن و ولایت پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و غیره)، از سایر حکومتها ممتاز شده و بهترین نوع حکومت است. در این تحقیق پایانی از منابع کتابخانهای، نرمافزاری و اینترنت به روش تحلیلی- توصیفی استفاده شده است.
نوشتار حاضر از سه فصل تشکیل شده است. فصل اول، شامل کلیات و مفاهیم است. فصل دوم، انواع حکومتها و ساختار اجمالی حکومت اسلامی و اهداف و وظایف حکومت اسلامی را در قرآن بیان میکند. در فصل سوم نیز امتیازات حکومت اسلامی در قرآن مورد بحث قرار گرفته است که این امتیازات شامل: مشروعیت و مقبولیت، (ایمان) ملاک تکوّن ملّیّت در حکومت اسلامی، موازنهی میان مادیّات و
از جمله دلایل عقلی نیز این است که رهبری حکومت اسلامی از مهمترین نیاز های جامعه است.ائمه(علیهم السلام) در این امر خطیر سکوت نکرده و حتماً کسی را به جای خود نصب کرده اند و این شخص، کسی جز فقیه عادل نیست.
در دلیل اجماع هم بسیاری از فقیهان شیعه بر این باورند که مسأله ی ولایت فقیه میان فقیهان گذشته اجماعی بوده است و اجماع آنان در این مسأله حجت است.[1]
2-1-3-1-1-2شرایط رهبری
در نظام اسلامی، اصول شرایط رهبری در اسلام- اعم از اصول اختصاصی و مشترک با دیگر اندیشههای سیاسی- عبارت است از:
الف. صلاحیت علمی: شناخت دقیق احکام فقهی و حقوقی اسلام، در همه ابعاد مسائل فردی و اجتماعی است؛
ب. توان مدیریت: دانش و آگاهی در مدیریت خرد و کلان، شرط لازم است، اما کافی نیست. در مدیریت، قدرت تصمیمگیری به موقع، ابتکار عمل در خروج از بنبستها و امور دیگر هستند که به خصوصیات روانی، هوشمندی، قوهی تدبر و میزان پختگی در برخورد با دشواریها و مشکلات گوناگون و سرعت عمل ذهنی او نیز بستگی دارد؛
ج. صلاحیت اخلاقی: در اسلام، کفایت اخلاقی رهبر جامعهی اسلام و اتصاف او به عدالت، تقوا، پاکدامنی، امانتداری، شجاعت، دوری از خودخواهی، هواپرستی، ریاستطلبی و دیگر رذایل اخلاقی، بسیار تأکید شده است.[2]
حاکمیت اسلامی، حاکمیّتی است که تأمین سعادت دنیوی و اخروی مردم را همزمان با هم، در نظر دارد و در تنظیم و جهتگیری خود، توجه روز افزون به سود و لذت دنیوی و غفلت از حیات اخروی را برنمیتابد.[3] میان حاکمیت خداوند و حاکمیت «انسان بر سرنوشت اجتماعی خویش» تعارضی نیست؛ زیرا حاکمیت انسان در طول حاکمیت الهی وناشی از اراده الهی است.[4]امامت لطف الهی است که باید از جانب خدا معرفی شود ،تا غرض ازتشریع ،جامه عمل پوشد .[5]
2-1-3-1-1-1دلایل ولایت فقیه
دلایل ولایت فقیه عبارت است از دلیل نقلی، عقلی و اجماع.
از دلایل نقلی ولایت فقیه، اطاعت از ولی امر(ائمه (علیهالسّلام) و ولی فقیه)، همان اطاعت از رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بعد اطاعت از خداست، چنانچه در قرآن کریم آمده است: «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنکم...»[6] «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولیالامر (اوصیای پیامبر) را!...»
آیه فوق، در واقع مکمل آیهی گذشته است، زیرا آیهی پیش، مؤمنان را به – اطاعت فرمان خدا و پیامبر و اولیالامر و به داوری طلبیدن کتاب و سنت دعوت نمود و این آیه از اطاعت و پیروی و داوری طاغوت، نهی مینماید. [7]
یعنی، چه در مرحله قانونگذاری و وضع قانون و مقررات و چه در مرحله مقام قضاوت و قوانین جزایی و حقوقی و چه در مرحله و مقام اجرایی قانون.[8]
حکومت دینی، آن است که هماهنگ با تعالیم دینی و براساس (دین) باشد، به گونهای که مخالف با آموزههای دینی نباشد، (دین اسلام، محور سخن است؛ نه هردینی). بدون شک، نمیتوان ویژگیهای حکومت اسلامی را در زمانهای مختلف به طور یکجا و جامع مشخص کرد. لیکن در اینباره میتوان به صورت اجمالی، ویژگیهایی را روشن ساخت:
بعضی از مسائل در حکومت دینی، جنبهی بنیادی و اساسی دارد و ثبات و پایداری خود را در گذشت زمان حفظ میکند، مثل قرار گرفتن شخصی با ویژگیهای لازم (همچون علم و عدالت) در رأس حکومت، اصل التزام به عدالت، حفظ استقلال، و نفی سلطه بیگانه.[9]
2-1-3-1ویژگیهای ثابت حکومت اسلامی
2-1-3-1-1حاکم اسلامی
امام خمینی(رحمهاللهعلیه) راجع به حاکمیت ولایت فقیه فرمودند: «اصولاً در زمینه ولایت فقیه و حکومت اسلامی، ما نیاز نداریم به سراغ روایات برویم، چون هرکس نگاهی به احکام اسلام بیندازد، یقین میکند که فقیه در زمان غیبت، ولیّ امر است و حکومت به دست فقیه است.»[10]
اشراف (و ای بزرگان)؛ نظر خود را در این امر مهم به من بازگو کنید، که من چه کار مهمی را بدون حضور (و مشورت شما انجام دادهام!)»
کلمه «افتاء» به معنای اظهار نظریه و فتوا است و فتوا همان رأی و نظریه است و قطع امر به معنای عملی کردن تصمیم و عزم بر آن است و کلمه «شهادت» به معنای حضور است و این جمله حکایت مشورتی است که ملکه سبأ با قوم خود کرده میگوید: در این امر که پیش آمده –یعنی همان فرمانی که سلیمان در نامه خود داده- کمک فکری دهید و اگر من در این پیشامد با شما مشورت میکنم بدان جهت است که من تاکنون در هیچ امری، استبداد به خرج ندادهام، بلکه هر کاری کردهام با مشورت و در حضور شما کردهام.[11]
آری، یکی از خصال و آداب پادشاهان سیاستمدار این است که معمولاً با مقامهای مملکتی و اطرافیان خویشتن درباره امور مملکتی و همچنین دیگر امور مهم شورا و مشورت میکنند – تا از طرفی برای آنان احترامی قائل شده باشند و اگر خطری متوجه آنان شود همگان در آن سهیم و شریک باشند- تا تنها پادشاه مسئول آن نباشد.[12]
2-1-3 حکومت اسلامی و ویژگی های آن:
حکومت اسلامی، هیچ یک از سیستمهای حکومتی ذکر شده نیست و با همه آنها متمایز است. اسلام تنها حکومتی را میپسندد که در آن، نظام بر اساس قانون الهی در تمام ابعاد متصورش شکل گرفته باشد.
[1] -علی، شیرازی، پاسخ به شبهاتی پیرامون ولایت فقیه، چاپ ششم، قم: نشر دارالصادقین، 1379، صص131-118.
[2]- حمیدرضا، شاکرین و دیگران، همان، صص58-51.
[3]- معاونت تربیت و آموزش بسیج، ولایت فقیه کانون عزت و اقتدار (در بیان حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) و علمای اعلام)- کتاب اول: انسان، آزادی، حکومت، سازمان بسیج مستضعفان، بی جا: بی نا، 1389، صص124-123.
[4]- محمدجواد، نوروزی، فلسفه سیاست، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1378، صص77-75.
[5] -حسن بن یوسف،حلی، کشف المراد(شرح تجرید الاعتقاد)، قم: انتشارات جامعه مدرسین، بی تا، ص362.
[6]- سوره نساء(4)آیه 59.
[7]- ناصر، مکارم شیرازی، همان، ج3، ص445.
[8]- حسینعلی، قاسمزاده، همان، صص122-119.
[9]- حمیدرضا، شاکرین و دیگران، پرسشها و پاسخها، دفتر هشتم- حکومت دینی(ویرایش دوم)، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای مرکر فرهنگی، اداره مشاوره و پاسخ(تنظیم و نظارت)، رحیم، کارگر(ویراستار)، قم: انتشارات پارسایان، 1383، ص13.
[10]- یوسف، صانعی، ولایت فقیه، قم: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1364، ص76.
[11]- محمدحسین، طباطبایی، همان، ج15، ص512.
[12]- محمدجواد، نجفی خمینی، همان، ج15، ص59.