مربوط به اوست کوتاهی نورزند و توانایی های خود را به منصه ی ظهور رسانند؛تا محبوب قلوب آنان گردند،گاهی علت رسیدگی نکردن مرد کوتاهی او نسبت به مسائل خانه و خانواده،مشغله ی فراوان اوست.در این جا اگر چه زن می بایست موقعیت همسرش را درک کرده و توقع زیادی از او نداشته باشد؛اما واقعیت،آن است که مرد باید طوری امور خود را منظم و برنامه ریزی کند که از امور خانه و خانواده باز نماند و حق آنان را ضایع ننماید.کار و درس و بحث،نباید به حدی باشد که امور ضروری خانواده،زمین بماند و موجب دل آزاری و دل تنگی اهل خانه شود.
ه) فقدان توانمندی های لازم: صفات،خصوصیات و توانایی هایی را می شناسیم که وجود آن ها در مردان موجب کمال مردانگی آن هاست و فقدان این موارد،برای آنان نقص محسوب شده و آنان را در مسیر زندگی دچار مشکل خواهد کرد.
م) عدم اظهار محبت: گرچه محبت،به خودی خود،امری است مربوط به دل؛لکن تا در رفتارها و برخوردهای متقابل ابراز نشود؛کسی از آن آگاه نمی شود.یقیناً محبت،هیچ گاه فراموش زن نخواهد شد و البته تکرار آن در موقعیت های مختلف،اثر جدیدی به جای خواهد گذارد.(وافی،1388،صص498-492).
1-4.با مسائل روز
اگر طلبه و فاضل جوان ،از مسایل مطلع شد و در جریان امور قرار گرفت،این در فهم احکام الهی و احکام شرعی و فتوای صحیح و نزدیک به واقع به و کمک خواهد کرد.این راهش آن است که طلاب برکنار نمانند.در حوزه ی قم،برای این قضایا،بایستی روش هایی را انتخاب بکنند.این کار ممکن است با کمک کردن به گسترش معلومات یا مطرح کردن
بعضی از مسایل روز در مجلات اختصاصی حوزه ها یا تخطئه نکردن کسی که مطالعات روز دارد و از این قبیل چیزها انجام بگیرد.(وافی،1388،صص509-499).
1-4-1.شناخت زمان
کسانی می توانند تکلیف و وظیفه ی خود را در امور اجتماعی و سیاسی درست انجام بدهند که نسبت به شرایط و زمینه های آن نیز شناخت داشته باشند و این شناخت،بدون(شناخت زمان)امکان پذیر نیست و لذا شناخت زمان، مخصوصاً برای علما از اهمیت ویژه ای برخوردار است.احکام الهی و مظاهر دینی مثل صداقت و امانت و عدالت و عفت...در همه ی زمان ها محفوظ و ثابت است.معنای عارف به زمان بودن یک عالم دینی،آن است که پس از تفقّه در دین-یعنی شناخت کامل فرهنگ اسلامی از جهت سیاست و اقتصاد و موازین اجتماعی براساس کتاب خدا و احادیث معصومین(علیه السلام)- اولاً در سطح منطقه ی زندگی خود بداند که بر مردم چه می رود و در چه حالی هستند تا با آن ها همدردی و همراهی کند.ثانیاً در سطح جهانی استعمارگران و ستمکاران را از جهت نقشه ها و ترفندها- چه در قیافه ی استعمار کهنه چه در قیافه ی استعمار جدید و راهکارهای آن ها- بشناسند.ثالثاً بداند که آن ها در طول قرون و اعصار،با کشورهای اسلامی و غیراسلامی،مخصوصاً در آسیا و آفریقا چه کرده اند و وضع فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی آن ها هم اکنون در چه حال است.رابعاً راه های مبارزه با استکبار و استضعاف را بشناسد و در یک کلام،قولاً و عملاً بتواند ثابت کند که اسلام،امروز هم قدرت اداره ای اجتماع را به طور کامل دارد.
بیان نورانی و راهگشای حضرت ولی عصر(عج) که فرمودند:«اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی روا? احادیثنا؛در
حوادثی که برای شما پیش می آید به راویان احادیث ما-علمای بزرگ اسلام-مراجعه کنید.»اشاره به علمای عارف به زمان دارد چه اینکه «حوادث» به پیش آمدهایی گفته می شود که با زمان ارتباط دارد.بنابراین یک عالم اسلامی باید با این تعهد و با این وجدان و دلسوزی و عاطفه ی اسلامی با مردم زندگی کند که مشکلات مردم را مشکلات خود بداند و از درد و رنج آن ها رنج ببرد و عقب افتادگی ها،محرومیت ها،بی توجهی ها و غفلت ها دل او رل بلرزاند و در هر مورد،اقدام مناسبی در راه رفاه و رفع مشکل آن ها انجام بدهد.او برای انجام این وظیفه ،باید از همه جا آگاه باشد و بالاخره از همه جا باید به مناسبت مسئولیت خود،اگر چه عالم و واعظ و ملّای یک روستا باشد آگاه باشد تا در انجام تعهد و مسئولیت خود تقصیری نکرده باشد.علمای بزرگ اسلام که تربیت شدگان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) بودند در کشاکش انجام این تعهد و تکلیف اجتماعی و این اقدام ها و در دفاع از حقوق محرومان و در مبارزه با دشمنان و بیگانگان،هرگونه فشار و شکنجه و محرومیت،حتی زندان و تبعید و شهادت را به جان می خریدند و باید ما هم با توفیق خداوند این طور باشیم.(نوری همدانی،1383،صص462-458).
1-4-2.دفاع احساسی از دین
در دفاع از دین نباید احساسی عمل کرد.باید تمام ابعاد تبلیغ را در نظر گرفت؛از این رو بهتر است سیره ی ائمه (علیهم السلام) را در این زمینه،همه جانبه بررسی کنیم.هرکس بخواهد از این دفاع نموده یا آن را تبلیغ کند،باید دین را بشناسد؛تا دین زدایی نکند،خلاف نگوید،مردم را منحرف نکند،بی احترامی نکند و شرایط امر به معروف و نهی از منکر را در نظر بگیرد.دفاع از دین،باید براساس شرایط زمان،تحقق پیدا کند.صرف این که دفاع از دین ارزش است مجوز استفاده از هر وسیله ای برای تحقق آن نمی شود.(وافی،1388،ص266).
1-4-3.دوری از لغزشگاه:
طلاب جوان تا زمانی که مشغول فراگرفتن درس هستند،مخصوصاً در سالهای نخستین،سراغ مسائل دیگر نروند.باید حتی المقدور از کارهای جنبی بکاهند و پایه های علمی خود را تقویت کنند.بعدها فرصت برای کارهای دیگر هست. مهم،تهیه ی این سرمایه است،وقتی سرمایه دار علمی شدند و جای پای خود را محکم کردند،آن وقت می توانند به شبهات هم بپردازند،برای مبارزه با تهاجم فرهنگی هم برنامه ریزی کنند،مسائل سیاسی داخل و خارج را هم پی گیری و حل و فصل کنند.و البته این به آن معنا نیست که در این مسائل،بی خبر و منزوی و گوشه گیر باشند،بلکه در حد لازم و نه بیشتر.اما یک طلبه ی جوان اگر بخواهد از این شبهات رهایی پیدا کند.اولاً باید خودش مقداری درس بخواند تا پایه های عقیدتی اش محکم شود.در غیر این صورت اگر سراغ این شبهات برود،قطعاً دچار شبهات و مشکلاتی می شود که رهایی از آن،آسان نیست.یکی از موارد انحراف،سراغ رد فلان فرقه و فلان گروه رفتن است که موجب گرفتار شدن در دام شبهات می شود.حتماً باید زیر نظر یک حکیمی به این کار بپردازد که بر کارش ناظر باشد تا در مواقع لازم،دست او را بگیرد و از این شبهات عبور دهد.(وافی،1388،صص252-250).
1-4-5.دوره های تخصصی
شکی نیست که وقتی علوم،گسترده می شود،خواه ناخواه باید محصلین و دانشجویان و دانش پژوهان،به سوی تخصصی شدن بروند،چون یک نفر نمی تواند در تمام این رشته ها متخصص بشود.علوم اسلامی هم مشمول همین گستردگی است،مخصوصاً فقه و تفسیر و عقاید،که به رشته های متعدد در این رابطه نیاز دارد.بنابراین رفتن به سراغ تخصصی شدن،اشکال ندارد.منتها کسانی که می خواهند یک رشته ی تخصصی را انتخاب کنند،حتماً باید معلومات