(سوره حجرات). ولی محدوده امر به معروف و نهی از منکر، ناهنجاریهای آشکار اجتماعی است که در سرنوشت جامعه دخالت دارد و سرنوشتها در آنجا به هم گره خورده است و تخلف و انحراف در هریک از افراد در کل جامعه اثر میگذارد.[1] چنانکه در قرآن کریم آمده است: «کُنتُمْ خَیر أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ...»[2] «شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدآور شده است، (که) به کار شایسته فرمان میدهید و از کار ناشایست باز میداریدهمچنین مراد از اخراج امت برای مردم- و خدا داناتر است- اظهار چنین امّتی برای مردم است.خطاب در این آیه به مؤمنین است. چون نمیخواهد بفرماید شما در زمان گذشته چنین بودهاید، بلکه میخواهد بفرماید شما چنین امّتی هستید.[3]
در این آیه بار دیگر مسئله امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به خدا مطرح شده است و این آیه، امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک وظیفه عمومی و همگانی ذکر میکند. همچنین در این آیه، دلیل بهترین امت بودن مسلمانان، این ذکر شده که «امر به معروف و نهی از منکر میکنند و ایمان به خدا دارند» و این خود میرساند که اصلاح جامعه بشری بدون ایمان و دعوت به حق و مبارزه با فساد ممکن نیست.[4]معنای آیه این میشود که شما گروه مسلمانانبهترین امتی هستید که خدای تعالی آن را برای مردم و هدایت مردم پدیدآورده و ظاهر ساخت. چون شما مسلمانان همگی ایمان به خدا دارید، و دو تا از فریضه های دینی خود یعنی امر به معروف و نهی از منکر را انجام می دهید. معلوم است که کلیت و گستردگی این شرافت بر امت اسلام، از این جهت است که برخی از افرادش متصف به حقیقت ایمان، و
است که در راه تعزیر، انجام میشود، یا به عبارت دیگر، مصادیق مختلف امر به معروف و نهی از منکر است.[5]
تأثیر دو وظیفه الهی (امر به معروف) و (نهی از منکر) در تأمین عدالت اجتماعی و اجرای قوانین و مبارزه با منکرات و کم شدن جنایات و زندانیان و کمک به پیشرفت فرهنگی- اجتماعی غیرقابل انکار است، و تجربه نشان داده است جامعهای که این دو وظیفه را به طور صریح آگاهانه انجام دهد بسیار پاک و امن و امان خواهد بود...[6]
امر به معروف و نهی از منکر، عمدتاً از کار فرهنگی شروع میشود، بنابراین تمام رسانههای گروهی و تمام تبلیغهای سمعی و بصری که به نحوی برای بالا بردن سطح آگاهی مردم و توجه آنها به نیکیها و پاکیها و اخلاق انسانی و اصول فضیلت و بیزاری از فساد سر و کار دارند، همهی آنها در دایره امر به معروف و نهی از منکر جای میگیرند و حتی مراکز آموزش و پرورش و علوم عادی که نوجوانان و جوانان را با اصول اعتقادی صحیح و موازین انسانی و قوانین و آداب اجتماعی، آشنا میسازد و در تعلیم و تربیت آنها گام برمیدارد نیز در این دایره جای دارد، چراکه همهی این امور میتوانند در امر به معروف و نهی از منکر سهیم باشند، بنابراین نقش این مراکز در پیاده کردن این دو اصل مهم اجتماعی روشن میشود.[7]
امر به معروف و نهی از منکر، دخالت در زندگی خصوصی دیگران نیست، بیشک اسلام دخالت در
در تفکر اسلامی، مکانیزمهای مشارکت سیاسی عبارتند از: امر به معروف و نهی از منکر؛
نظارت ملی، در چارچوب امر به معروف و نهی از منکر، یکی از شیوههای مشارکت سیاسی است و از مسئولیّتهای همگانی شمرده میشود. در منطق دین، کسانی که از جامعه کنارهگیری میکنند و صرفاً به عبادت و رهبانیت میپردازند، نکوهیده شدهاند.[8]
بهترین نوع حکومت، حکومتی است که همگی مردم در آن سهیم باشند و به تعبیر دیگر، پایههای آن بر دوش عموم مردم باشد، امر به معروف و نهی از منکر، در واقع تعمیم مسئله حکومت و تثبیت مشارکت عموم در آن است. زیرا از این طریق، جلوی بسیاری از تخلفات گرفته میشود...
در جهان امروز، و در تمام حکومتهای الحادی مسئولیّت جلوگیری از تخلفات و مفاسد تنها به عهدهی گروه کوچک خاصی گذارده شده و به همین دلیل، کاربرد آن بسیار محدود است و از اینجا عظمت و اهمیت این دستور مهم اسلامی از یک سو، و مردمی بودن حکومت اسلامی از سوی دیگر، روشن میشود... وظیفه مردم، در حد دعوت به نیکیها و مبارزه با بدیها از طریق نصیحت و اندرز و گاه هم دوری کردن و قطع رابطه نمودن از مفسدان است.[9]
تعزیرات همان بخشی است که تنها در اختیار حاکم شرع میباشد و دیگران حق دخالت در آن ندارند. در این راه (تعزیرات) باید از قاعده «الاسهل فالاسهل- ملایم و ملایمتر» استفاده کرد، یعنی همیشه از مراحل سادهتر باید آغاز نمود، اگر مؤثّر نیفتاد به مراحل پیچیدهتر و خشنتر پرداخت. اینها مراحلی
عنوان «جمهوری اسلامی» که گزینشی از حکومت اسلامی است، از دو کلمه جمهوریت «آراء و پشتیبانی مردم» و اسلامیت «الهی بودن حکومت» تشکیل شده است.[10] اگر از بعد سیاسی به این واقعیت دینی (جمهوری اسلامی) دیده شود، معلوم میشود که برای پیروان اسلام، جمهوریت به معنای تصمیمگیری خود مردم برای تعیین اهداف و اعمال راهکار سیاسی خودشان، طبیعیترین وضعیت سیاسی است...[11]
جمهوری اسلامی، توجه خاصی به عنصر الهی بودن یا به طور کامل، متکی بودن به آرای مردم ندارد، بلکه آرای مردم نیز در بافت ساختار حکومت اسلامی، نقش سرنوشتساز خواهد داشت، چنانکه در قرآن کریم آمده است: «یَادَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فىِ الْأَرْضِ فَاحْکُم بَینَْ النَّاسِ بِالحَقِّ وَ لَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ الله...»[12] «ای داوود! ما تو را خلیفه (و نمایندهی خود) در زمین قرار دادیم پس در میان مردم، به حق داوری کن و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد...»
درست است که پایههای حکومت باید بر دوش مردم باشد و با مشارکت عموم تحقق یابد، اما این بدان معنی نیست که معیار حق و باطل بر همه چیز و در همه جا تمایلات اکثریت باشد. حکومت باید چهارچوبهای از حق داشته باشد اما در پیاده کردن این چارچوب، از نیروی جامعه کمک گیرد. و معنی جمهوری اسلامی که مردم، خواهان آن هستند و از دو کلمه «جمهوری» و «اسلامی» ترکیب یافته نیز همین است و به تعبیر دیگر، اصول از مکتب گرفته میشود و اجرا با مشارکت مردم (دقت کنید)...[13]
[1]- همان، صص266-265.
[2]- آل عمران(3) آیه 110.
[3]- محمدحسین، طباطبایی، همان،ج3، ص583.
[4]- ناصر، مکارم شیرازی، همان، ج3، ص48.
[5]- همان، ص264.
[6]- همان.
[7]- همان، ص265.
[8]- معاونت پژوهش، همان، ص50.
[9]- ناصر، مکارم شیرازی و همکاران، پیام قرآن (تفسیر نمونه موضوعی)، ج10، تهران: نشر دارالکتب الاسلامیه، 1386، صص 264-263.
[10]- محمد، محمدی اشتهاردی، همان، ص126.
[11]- حسن، کلاته، گفتمان (جمهوری اسلامی)، در اندیشه امام خمینی(ره)، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، ص111.
[12]- ص(28)آیه 26.
[13]- ناصر، مکارم شیرازی، همان، ج19، ص263.