سفارش تبلیغ
صبا ویژن
معارج

-1-2 حکومت دموکراسی:

حکومت مردم بر مردم را دموکراسی می‌نامیدند، در اصطلاح قرون اخیر نیز عبارت است از حکومت مردم بر مردم و این مطلب با حکومت نمایندگان اکثریت تحقق می‌پذیرد و اداره امور حکومت در اختیار اکثریت آراء مردم می‌باشد که طبق قانون، حق به رأی دادن دارند و می‌توانند حاکم یا رئیس را با آراء خود انتخاب کنند. با این‌که به نظر علمای علم الاجتماع و سیاسیون، بهترین نوع حکومت‌ها، حکومت دموکراسی است، ولی متأسفانه تاکنون حکومت دموکراسی به طور کامل در هیچ جامعه‌ای به تحقّق نرسیده است.[1]

برخی نویسندگان، دموکراسی را شکلی از حکومت می‌دانند که به تفکیک از حکومت‌های فردی یا گروهی دلالت دارد و مردم در آن فرمان می‌رانند. در حقیقت، جوهره این نگرش به دموکراسی، مشارکت مردم در تصمیمات سیاسی است و ایدئولوژی و شیوه در آن مطرح نیست. طبیعی است این نگرش به دموکراسی در چارچوب‌های مختلف فرهنگی و فلسفه‌های سیاسی قابل اجرا می‌باشد.[2]

در مورد حکومت شورایی و به اصطلاح، حکومت مردم بر مردم نیز بعضی از اشارات در قرآن دیده می‌شود، هرچند به طور کامل همانند آنچه امروز به این عنوان شناخته می‌شود، نیست. در آیه‌ای از قرآن آمده است که: «قَالَتْ یَأَیهَُّا الْمَلَؤُاْ افْتُونىِ فىِ أَمْرِى مَا کُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتىَ‏ تَشهَْدُون‏»[3] «(سپس) گفت: ای

در رابطه با بردگی جامعه و بدبختی مردم در حکومت استبدادی، در قرآن کریم به داستان ملکه‌ی سبأ اشاره شده است: «قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُواْ قَریهً افْسَدُوهَا وَ جَعَلُواْ أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَ کَذَالِکَ یَفْعَلُون‏»[4] «گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه‌ی آبادی شوند آن را به فساد و تباهی می‌کشند و عزیزان آن‌جا را ذلیل می‌کنند، (آری) کار آنان همین‌گونه است.»

جمله «کَذَالِکَ یَفْعَلُون‏» بعد از جملات «افْسَدُوهَا وَ جَعَلُواْ أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً» اصل وقوع و استمرار آن را می‌رساند و معنایش این است که: این رفتار از پادشاهان همیشگی و مستمر است، (این طور نیست که نسبت به کشور ما رفتارشان طور دیگری شود.)[5]

هنگامی که ملکه‌ی سبأ از طرفی دریافت که قوای مملکتی آماده پیکارند و از جهتی که خودش می‌دانست اولاً: بر حق نیست و ثانیاً: در مقابل قدرت و حشمت سلیمان(علیه‌السّلام) قدرت پیکار را ندارد، لذا با بیانی مقنع در پاسخ قوای کشوری گفت: براستی که هرگاه پادشاهان داخل شهر بشوند خطر بزرگ دارد. اولاً: آن شهر را به نحوی به نابودی می‌کشانند که اثری از آن باقی نخواهد ماند. ثانیاً: افراد عزتمند آن شهر را ذلیل می‌نمایند «وَ جَعَلُواْ أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً» آری پادشاهان، این‌گونه اعمال را انجام می‌دهند «کَذَالِکَ یَفْعَلُون‏». پس باید فکر دیگری کرد و تصمیم دیگری گرفت.[6]

 فصل دوم:ساختار حکومت اسلامی در قرآن

 

  

   دراین فصل ، پس ازبررسی انواع حکومت ها ، ساختاراجمالی حکومت اسلامی ( ویزگی های ثابت ومتغیرحکومت اسلامی درقرآن ) ، اهداف ووظایف آن مورد بحث قرارمی گیرد .

2-1 انواع حکومت ها

 

حکومت‌هایی که در گذشته و حال در جهان وجود داشته و دارد، شکل‌های گوناگونی دارد. ولی اصولاً آن حکومت‌ها را می‌توان به سه گونه تقسیم نمود:

1- حکومت‌های استبدادی و خودکامه؛

2- حکومت‌های دموکراسی (حکومت مردم بر مردم)؛

3- حکومت اسلامی (الهی)

 

2-1-1 حکومت‌های استبدادی و خودکامه:

این نوع حکومت، بر اساس حاکمیت فرد یا گروه خاصی بنا شده است که سر از استبداد و بهره‌کشی بیرون می‌آورد و نتیجه آن، بردگی  جامعه و بدبختی و سیه‌روزی مردم آن جامعه است، مانند حکومت

شاهان مستبد، یا حکومت حزبی کوچک مانند حکومت دیکتاتوری کمونیست‌ها در شوروی سابق. در این نوع حکومت، اراده مردم در اداره مملکت هیچ‌گونه نقشی ندارد، مصالح آن‌ها نادیده گرفته می‌شود، بلکه معیار، تأمین منافع دیگر زورمندان است که با توسل به زور بر اکثریت مردم مسلط شده‌اند.[7]

در چنین نظامی، فرد با زور سرنیزه و اسلحه حاکمیت خویش را بر مردم تثبیت کرده و خود را در رأس قوای سه‌گانه (مقننه، مجریه، قضاییه) قرار داده و خود مبدأ تمام قوای سه‌گانه مذکور می‌گردد و کسی حق اعتراض و انتقاد را ندارد. زیرا انتقاد کردن همان و سر به روی دار رفتن همان. در این نظام، حکومت موروثی است.

همان‌گونه که دریا را در ظرف نتوان گنجاند در این مختصر هم نمی‌توان تمام اعمال‌ شاهان را بیان نمود. چندی از خصلت‌های شاهان در این نظام عبارتند از:

1- تفرقه انداز و جدایی افکنند،

2- کشنده‌ی بی‌گناهانند،

3- فساد انگیز و فتنه آفرینند،

4- مسرف و اسراف‌کارند،

5- میراننده‌ی حقّند و احیا و زنده کننده‌ی باطل و...[8]

حکومت‌های دیگری هم دارای شباهت‌هایی با حکومت‌های استبدادی هستند، حکومت اشرافی، ثروتمندان، سرمایه‌داری و سوسیالیستی.



[1]- جعفر، خوش‌نویس، (تنظیم و نگارش متن عربی)، مبانی حکومت اسلامی (موضوع: بحث‌های آیت‌‌الله جعفر سبحانی)، داوود، الهامی، (ترجمه و نگارش فارسی)، قم: نشر مؤسسه ملی و فرهنگی سیدالشهداء(ع)، 1370، صص90-89.

[2]- معاونت پژوهش (گردآوری)، مردم‌سالاری دینی و نظریه ولایت فقیه، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388، ص20.

[3]- نمل(27)آیه 32.

[4]- نمل(27)آیه 34.

[5]- محمدحسین، طباطبایی، همان، ج15، ص514.

[6]- محمد جواد، نجفی خمینی، همان، ج15، ص60.

[7]- محمد، محمدی اشتهاردی، ولایت فقیه ستون خیمه انقلاب اسلامی، تهران:  نشر مطهر، 1388، صص121-116.

[8]- حسین علی، قاسم‌زاده، ضرورت حکومت خصوصاً‌ حکومت اسلامی، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، صص112-103.




ارسال در تاریخ یکشنبه 93 آبان 4 توسط اسود
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.
قالب وبلاگ