وقتی که زندگی نامه های چند شاعر ودانشمند وعالمان بزرگ را خواندم احساس شر مندگی کردم و خالی بودن جای ایشان را در این عصر تکنولوژی ،برایم واضح تر شد.

     پوسته ای می شکافد واز درون آن نهالی شکفته می شود.شکافتن،شکفتن،و شکوفه.و چنین است که عالَم در خود تجدید می شود...و انسان نیز.

     دفاع از ارزش های اسلامی مال امروز نیست،مال مسائل امروزه (اقتصاد و فرهنگ و سیاست امروزی منهای فراموشی فرزانگان و بزرگانی که سالهای پیش، با تلاش شبانه روز و تحمل مشکلات ،زمینه های پیشرفت آینده را برای نسل های آینده ،آماده می کردند)، نیست. با ورود تکنولوژی، انگار یاد عالمانو فرزانگان فراموش می شود به طوری که در بعضی اخبار تلویزیون ، انسان های سر شناس امروزی را نشان می دهند که اطّلاعاتی در باره بزرگان وعالمان ندارند.

    تمدّن ها هم با شکافتن و شکفتن و شکوفه دادن بزرگان ، تجدّد پیدا می کند. تمدّن ایران اسلامی هم با وجود بزرگان ،تجدّد پیدا کرده و می کند.

 شهید آوینی میگویدکه نباید مغلوب تکنو لوژی شویم بلکه باید تکنولوژی را در خدمت خود درآوریم تا بتوانیم به موفّقیّت و پیشرفت و استقلال برسیم.هر چند بزرگان و دانشمندان و عالمان دینی،در پیشرفت علوم و تمدّن نقش بزرگی داشتند . ولی این به معنای آن نیست که ما مصرف کننده علوم آنها باشیم و از طرفی هم مغلوب تکنولوژی باشیم زیرا در این صورت ،هیچ پیشرفتی نخواهیم کرد و سنّت ایرانی –اسلامی مان را فراموش خواهیم کرد.

بنا بر این ما با مطالعه و تحقیقات پیرامون بزر گانمان و با غلبه ی بر تکنولوژی می توانیم به تولید علم بپردازیم و به تجدّد تمدّن اسلامی بپردازیم . همان طور که امام خمینی (ره)نیز به تجدّد تمدّن اسلامی و مغلوب شرق وغرب نشدن،مردم و جوانان ایران شکست خورده و اسیر را بر انگیخت و انقلاب اسلامی ایران را با یاری مردم به پا داشت.الآن هم دیر نشده و راه را بزرگان و عالمان دینی،در گذشته و حال برای ما باز کردند.

امام خمینی (ره)فرمودند که بچّه هایی که در گهواره اند (در زمان زندگی امام خمینی(ره)،ادامه دهند گان راه من هستند.منظور امام از بچّه هایی که در گهواره هستند،ما جوانان هستیم . بزرگان گذشته هم بنای علوم را بنا می گذاردند تا ما جوانان ونسل های بعدی ،آن را کامل تر کنند نه اینکه به فراموشی بسپارند و اسیر تکنولوژی شوند. بنابراین ما میتوانیم بهتر از عالمان و بزرگان گذشته باشیم و در صورت غلبه بر تکنولو ژی و دانستن راه صحیح بهره برداری از دانش وفن ،برای تحقّق اهداف الهی و معنوی انقلاب ،نظریات خوب ونابی درباره ی علوم نقلی و عقلی بدهیم و به این تجدید تمدن اسلامی بپردازیم.

یکی از موارد جنگ نرم دشمنان اسلام و ایران اسلامی،همین فراموش کردن بزرگان و عالمان دینی و دانشمندان ایران اسلامی و مغلوبیّت ما جوانان در برابر تکنولوژی است تا ما در علوم مختلف پیشرفت نکنیم و به قول دشمنانمان ، عقب مانده شدن به خاطر حکومت اسلامی شویم و فرهنگ وتاریخ دیرینه ی خودمان را فراموش کنیم تا بتوانیم مصرف کننده ی کالا های آنان شویم و در نتیجه مثل مردم آفریقا باشیم و با وجود منابع غنی در کشورمان ،برده ی استعمار غربی و تکنولوژی و علوم غربی باشیم. ولی ما می دانیم که نباید مغلوب تکنولوژی و مصرف کننده ی علوم و عقب مانده و برده ی دشمنان و استعمار گران باشیم. ما راه بزرگان و دانشمندان و عالمان دینی و امام خمینی (ره) و شهیدان را ادامه میدهیم و بیدی نیستیم که با این باد ها بلرزیم. بلکه این دشمنان هستند که در خیال خام خود ،چنین افکار پلیدی را در سرمی پرورانند. زیرا اسلام به خاطر خون شهیدان کربلا و مادر سیلی خورده و امام عصر مظلوم و مقام معظّم رهبری است که زنده و با سرعت و تحمّل سختی ها و تحریم ها ،با توکّل به خدا و تمسّک جستن به قرآن کریم و عترت است که به سمت پیشرفت و استقلال و حفظ تمدّن اسلامی و تجدید تمدّن اسلامی به پیش می رود .

شهید مطّهری نیز با غلبه ی شرقی و غربی بودن و تکنولوژی و توکّل به خدا و توّسل به قرآن کریم و عترت،کمک زیادی برای تولید علم به کار برد.(برای نمونه رجوع به کتاب هدف زندگی ،از شهید مهّری رجوع شود.

از جنبه ی آزادی قلم و بیان واندیشه،چند نکته باید لحاظ شود:

1.هر کس نمی تواند و نباید تنها به بهانه ی تولید علم ،خود را در هر مقوله ای وارد نماید؛مگر اینکه مطالعه و تحقیقی پیرامون آن مسائل داشته باشد.

2.نمی توان به دلیل آزادی بیان و قلم وبه بهانه ی تولید علم به انحراف فکری و روحی انسان ها از هر نوع دست زد. گمراه کردن یکانسان از قتل او بسیبدتر و پلید تر است.

3.نمی توان و نباید با سوء استفادهاز آزادی ، ذهن و روان کسانی را به چیز هایی مشغول کرد که در انتها جز تلف کردن وقت وعمر و ضایع کردن قوای مغزی و روحی و بد آموزی اخلاقی و دینی چیزی نصیبشان نشده باشد.

4.اگر کسی پیدا شود که بگوید من عاشق علم هستم برای خود علم و کاری ،به نتیجه ی مثبت و منفی آن ندارم.

5.بحث و بررسی پیرامون مسایل دینی و ارایه ی نظریات و برداشت های مختلف در جنبه های گوناگون فلسفی،کلامی،اخلاقی،سیاسی،ادبی،هنری،روانشناسی ،جامعه شناسی و دیگر علوم انسانی،همیشه و برای همگان نمی تواند آزاد باشد.

6.اسلام منادی آزادی افکار و اندیشه ها و عقاید انسان ها از جهل و خرافه و تعصّب و اسارت در انانیّت ونحنانیّتو تقلید و تقیّدبه زمان و مکان خاص و باور و پذیرش بدئن چون و چراست و این ویژگی منحصر به فرد اسلام است.

7.اندیشه و علم وهنر ارزشی است ثمین، امّا ارزشمند تر از آن درست اندیشیدن و در جهت مصلحت اخروی انسان ها تولید علم نمودن و از خطرات و از رهزنان درونی و بیرونی آن در امان بودن است.

8.موانع خارجی از قبیل دلبستگی به اشخاص و افراد و احزاب و مکاتب و ملل و پیروی از آنچه بدان علم نداریم نیز اغوا گر و غارت کننده ی اندیشه اند،نیز رهزن اندیشه اند.

9.برای ورود به ساحت عالم آن گونه که از صفت تقدّس برخوردار باشد،طهارت درونی و بیرونی شرط است.

10.تفکّر و مواد آن یعنی علم، با چهار آفت روبه روست . استبداد درونی و بیرونی و لا ابالی گری درونی و بیرونی. راه مقابله با آنها تمسّک به آزادی است.

از یک سو آزادی از استبداد درونی و بیرونی و از دیگر سور هایی از قید و بند های هوا و هوس درونی وفضای آلوده ی بیرونی.

11.پر هیز از ترجمه و تقلید صرف.

12.پرهیز از هرج ومرج و بیکاری.

13.بها دادن به تحقیق و پژوهش ترسیم خطوط کلّی و خروج ازروز مرّگی.

14.بزرگداشت مقام علمی عالمان واندیشمندان.

15.ایجاد رشته های جدید و متناسب با زمان و نیاز های کشور در زمینه های مختلف صنعت و کشاورزی،مواد،ژنتیک، زیست فناوری،دارو ها و اسانس های گیاهی و به طور کلّی آن چه که امروز ه مورد نیاز جامعه ی ما می باشد چه به طور اخص و چه به طور عام.

16.تبیین عدم تعارض میان توسعه ودین و اخلاق.

17.توجّه به دو عنصر خلّاقیّت و جرأت علمی.

18.عاری سازی محیط های علمی از جریان های جنجال بر انگیز و غیر علمی و غوغا سالار.

19.نگاهی جدید به بحث حوزه و دانشگاه.

20........

به هر حال کار های نا شدهای که باید به انجام رساند بسیار است.اوّلین قدم برانداختن نابسامانی و عیوب گذشته است.[1]

الهی دلی ده که جای توباشد                  لسانی که درآن ثنای توباشد

الهی بده همّتی آنچنانم                                 که سعی ام وصول لقای توباشد

الهی چنانم کن که از عشق خودمست                که خواب وخودم ازبرای توباشد

الهی عطاکن به فکرم توروزی                      که محصول فکرم دعای توباشد

                                                        (مرحوم حاج شیخ ابراهیم امامزاده زیدی)